فصل 4 کتاب نظارت وراهنمایی توماس جی سرجیوانی

ساخت وبلاگ

موضوع : کتاب سرپرستی و نظارت آموزشی              استادگرامی : دکتر بختیاری                دانشجو: زینب سرخ شهان دانشجوی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد قم

مقدمه: 

            رهبری آموزشی، امروزه چیزی بیش از مهارت تخصصی در امور اداری مختلف از قبیل تصمیم­ گیری، هماهنگ سازی فعالیت­های چند دپارتمان از طریق برنامه­ ریزی جدول زمانی، مطالعه­ ی برنامه ­های کامپیوتری جهت تحلیل بودجه و غیره را شامل می­ شود.رهبری آموزشی را بیش از توانایی­های حرفه­ ای مثل درک رویکردهای آموزشی جدید نسبت به یادگیری ساختی، یا ایجاد یک برنامه راهبردی یکپارچه برای توسعه­ ی مدرسه طی پنج سال می ­دانند. امروزه رهبری آموزشی دربرگیرنده آگاهی اخلاقی و تعهدات اخلاقی نیز می ­باشد. همچنین کار سرپرستان را نیز دارای ابعاد اخلاقی می ­دانند.کتاب سرپرستی و نظارت از توماس جی سرجیوانی دارای 17 فصل می باشد که  در اینجا به توضیح فصل 4 این کتاب می پردازیم

سرپرستی به عنوان عمل اخلاقی

            سنتی­ ترین نوع فعالیت سرپرستی به صورت مشاهده­ ی رسمی کار یک معلم در کلاس درس است. علی­رغم برخی از جنبه­ های سرپرستی بالینی، بیش­تر این بازدید­ها به قضاوت­های ارزشیابی سرپرست در مورد مناسب و مؤثر بودن انواع رفتارهای تدریس می­ انجامد. این قضاوت­ها معمولا در پوشه­ ی کار معلم ثبت و نگهداری می­ شوند. بازدیدهای کلاسی که براساس ملاک­های از پیش تعیین شده درمورد عناصر تدریس خوب صورت می­ گیرند،چندان مفید نیستند. ارزشیابی عملکرد معلمان مهارت بسیار پیچیده­ ای است و عده­ ی کمی در عمل به آن تسلط می ­یابند.

هرگاه که مسائل منفی در فعالیت سرپرستی غالب می­ شوند، هر نوع امکان ارتباط آزاد، اعتمادساز و حرفه­ ای را تضعیف کرده و منجر به استفاده­ ی سرپرست، معلم و یا هر دو از الفاظ و اعمال کنترل ­گر می­ شود. گاهی اوقات، سرپرست و معلم آگاه نیستند که رفتارشان نسبت به یکدیگر اهانت آمیز است. گاهی اوقات یکی از آن­ها به طور آگاهانه به دنبال تسلط و کنترل بر دیگری یا ترساندن او است. برخوردهای سرپرستی اغلب اوقات در حالی انجام می­ گیرد که معلمان یا سرپرستان از ابراز احساسات واقعی خود نسبت به یکدیگر و یا نسبت به کاری که انجام می­ دهند، خودداری می­ کنند. این فعالیت نظارت و بازدید تنها یک رسم سازمانی است که می ­بایست برای برآورده ساختن برخی الزامات سیاسی یا قانونی، انجام گیرد. در مثال­های فوق سرپرستی در تضاد عمل اخلاقی است و نشان از اهداف ریاکارانه، غیر صادقانه، فریبکارانه، پلید یا غیر انسانی دارد. برخی اوقات، سرپرستی تنها به این خاطر غیر اخلاقی است که وقت زیادی را از افراد زیادی هدر می­ دهد.

اصول اساسی اخلاقی در عمل سرپرستی

        اگر قرار باشد سرپرستی یک عمل اخلاقی باشد، آنگاه می ­بایست شخصیت اخلاقی سرپرست و فرد تحت سرپرستی را محترم بشمارد، بدین معنی که تعامل بین سرپرست و معلم می­ بایست اعتمادساز، باز و منعطف باشد تا بدین گونه هر دو بتوانند با تکیه بر حس یکپارچگی خود به گفتگو با یکدیگر پرداخته و به شخصیت و یکپارچگی هم احترام گذارند. سرپرست و معلم هر دو می­ توانند پس از عمل واقعی و از طریق فعالیت بازتابی، جنبه­ های اخلاقی آن پاسخ­ها را دریابند.

ارتقای یک اجتماع اخلاقی

    سرپرستان علاوه بر اینکه می ­بایست به توانمندسازی معلمان توجه داشته باشند، مسئولیت رشد و پرورش محیط اخلاقی مدرسه را نیز به عهده دارند. در واقع، هریک از این مسائل اخلاقی موجب تقویت دیگری می­ شود. زندگی هر روزه در مدرسه چالش­های اخلاقی زیاد را در خود دارد اما سرپرستان اغلب این چالش­ها را نمی­ شناسند. روال­های استاندارد در مدارس، عملکردی مستقل برای خود دارند. کارکنان مدرسه به جای اینکه این شیوه­ ها و روال­ها را ساخت­ هایی انسانی در جهت هدفی بزرگتر بدانند، اجازه می­ دهند که ابزارها و مسیرها به اهداف تبدیل شوند، آن­ها اجازه می­ دهند که روال­ها وشیوه­ ها، وضعیت کنونی و آینده امور را تعیین کنند. هر­گاه اهمیت روال­های سازمانی بیشتر از اهمیت انسان­هایی می­ شود که سازمان موظف به خدمت به آنها است، آنگاه خطر مشکلات اخلاقی نیز افزایش می­ یابد. در این حالت، محیط سازمانی علیه زندگی انسان می­ شود. ارزش­هایی همچون یکدست بودن، قابل پیش­ بینی بودن، کارایی، تبعیت و پیروی می­توانند ارزش­های دیگر نظیر آزادی وجدان، خلاقیت، تنوع و چندگونگی، ابتکار، ریسک­ پذیری و فردیت را تحت­ الشعاع قرار دهند. زمانی که روال­های سازمانی از ارزش­های انسانی تخطی می­ کنند نباید افراد را مجبور به خدمت به آن­ها کرد. روال­های سازمانی می­ بایست در خدمت انسان­ها باشند. اگر چنین نباشد باید آنهارا تغییر داد. جایگاه سرپرست با جایگاه سازمانی معلم تفاوت دارد. مسئولیت اصلی معلم، در قبال دانش­ آموزان می­ باشد: اینکه ببینید آنها آنچه را که معلم و اجتماع مدرسه تعیین کرده­ اند یاد می­ گیرند. مسئولیت­های سرپرست بیشتر در ارتباط با کل اجتماع است: اینکه ببینید اهداف مدرسه محقق شده ­اند. برنامه­ های سازمانی به طور مستقیم بر موقعیت تدریس- یادگیری تأثیر می­­ گذارند و معلمان در جایگاهی نیستند که آنها را تغییر دهند.

 

آرمان اخلاقی تدریس

            عمل سرپرستی درون یک محیط اخلاقی انجام می­ گیرد که تخصص معلمان آن را ایجاد کرده است. برای مثال از نگاه جامعه، نه تنها پزشکان، فیزیکدانان، معلمان و دیگر افراد حرفه ­ای باید دارای مهارت باشند، بلکه مهارت­های آنها می­ بایست در جهت اهداف خوب و مناسب به کار رود. دلیل برخورداری افراد حرفه­ ای از امتیازات و مزایا اعتمادی است که به آنها می­ شود. به­ دست آوردن اعتماد به چیزی بیشتر از مهارت نیاز دارد. ممکن است شخصی این «چیز دیگر» را فضیلت حرفه­ ای بنامد.

 

ابعاد فضیلت حرفه ­ای چه هستند؟

1)تعهد به انجام عمل به شکلی نمونه و الگو

2)تعهد به انجام عمل در راستای اهداف اجتماعی ارزشمند

3)تعهد داشتن نه تنها به عمل خویش بلکه همچنین به خود عمل

4)تعهد به اصول اخلاقی و مراقبت

اگر سرپرستان این نکته را تشخیص دهند که یادگیری، خود به لحاظ درونی یک فعالیت اخلاقی است، آنگاه همکاری سرپرستان با معلمان در ارتقاء و رشد عمل اخلاقی یادگیری، نشان از آن ماهیت اخلاقی درونی دارد.

جامعه شناسی جدید دانش، فرد عالم را درون فرهنگ و درون یک بافت از نقشه­ ها، چارچوب­ها، مضامین، منطق­ ها و روش­شناسی­ های دانش و زبان قرار می­ دهد که اخیرا ساخته شده ­اند. رسیدن به شناخت و دانایی برای فرد عالم، از طریق دریافت دانشی صورت می­ گیرد که اخیرا از سوی اجتماع برای وی ساخته شده و او را در خود فرا می­ گیرد.

دانش، گفتگویی است بین استعداد­های موجود در جهان­ های طبیعی و اجتماعی و استعداد­های افراد عالم. قرار داشتن در ارتباطات با جهان طبیعی و اجتماعی نشان دهنده مشارکت دو طرفه و احترام برای چنین روابطی است. در واقع زبان یا زبان­ هایی را نشان می­ دهد که گفتگو از طریق آنها انجام می­ گیرد.

ماهیت اخلاقی دانش ­پژوهی

            دانش ­پژوهی مورد اعتماد عموم است، چرا که فرد پژوهشگر را به کامل­ترین و روشن­ترین درک از آنچه مطالعه می­ کند و نیز به صادقانه­ ترین و صحیح­ ترین ارائه از دانش تا آنجا که شرایط اجازه می ­دهد متعهد می ­داند.پژوهشگران موظفند که در پرداختن به دانش خود دقت به خرج دهند، چرا که می­ دانند جست­ و­جو و افشای دانش یک فعالیت اخلاقی و نیز عملی است. پولانی اظهار می­ دارد، پژوهشگران سعی می­ کنند تا موضوع را بسیار خوب بفهمند و این گونه است که یک دانش شهودی و ضمنی از پیچیدگی موضوع را، در خود رشد می­ دهند، بنابراین آنها می­ دانند، بی­ آنکه بتوانند دقیقا توضیح دهند که چگونه می­ دانند، تا اینکه در اثر تأمل بیشتر قادر می­ شوند تا منطق نتایج را توضیح دهند. بیشتر پژوهشگران در حیطه مطالعاتی خود و حیطه­ های خاص آن جذب می­ شوند این جذب شدن به دلبستگی و علاقه می انجامد.

مسئولیت­های اجتماعی به کارگیری دانش

            دانشی که ما به ­دست می­ آوریم نه تنها روابط ما با دنیارا نشان می­ دهد بلکه نحوه­ ی کارکرد آن و یا عملکرد آن در اثر ابتکار و خلاقیت مارا نیز نشان می ­­دهد. دانش نه تنها احترام به دنیارا به ما می­ آموزد که روابط کاری واقعی و احتمالی جهان را نیز آشکار می­ گرداند. دانش برای کار و فعالیت ما  در دنیا، چه به صورت انفرادی و چه به شکل جمعی سودمند است. این کار نه تنها وظیفه­ ی حرفه ­ای ما را شامل می­ شود، بلکه عملکرد ما به عنوان یک عضو خانواده، یک همسایه، یک شهروند، یک بنای ساختمان، عضوی از سازمان­های چندگانه، عضوی از نژاد انسان­ها و یک حیوان باهوش در محیط طبیعی را نیز دربرمی­ گیرد.

دو معلم با دیدگاه­های متفاوت در مورد یادگیری

            وقتی نحوه­ ی رویکرد به دانش در مدارس را در نظر می­ گیریم، دو نوع معلم را می ­توان یافت. بیایید یکی از این معلم­ ها را آقای استانداردز و دیگری را خانم کانی استراکت بنامیم. تصور آقای استانداردز این است که دانش به طور عینی در بیرون و در انتظار فرد وجود دارد، او تصور می­ کند که دانش ­آموز از آنچه می­ داند مستقل و جدا است و یادگیری در نظر او، تنها به معنای از آن خود کردن دانش می­ باشد. دانش به تشخیص و فهمیدن نحوه­ ی رسیدن به پاسخ­های صحیح مربوط می ­شود. آنچه می­ بایست راجع ­به موضوع بدانیم، پاسخ­های صحیح می ­باشند یعنی همان چیزهایی که متخصصان می ­دانند و به ما گفته ­اند. در کلاس آقای استانداردز، به علت و منطقی که در پشت «جواب صحیح» قرار دارد، تقریبا هیچگاه پرداخته نمی ­شود. پوشش دادن برنامه درسی برابراست با تسلط یافتن بر دانش عینی موجود در استاندارد­های برنامه درسی دولت.

تدریس کلاس خانم کانی، جذب شدن با شور و اشتیاق در مطلب درسی را نشان می­ دهد. دانش­ آموزان احساس می­ کنند که او از« سر­و کله زدن و بازی با مطلب» لذت می­ برد. او این اشتیاق به مطلب درسی را چنان منتقل می­­کند که حتی دانش­ آموزان سرسخت نیز با او همراهی می­ کنند که مبادا احساسات او آزرده شود. خانم کانی می­ داند که راه و روش ساختن دانش، همین گفتگوی بین استعدادها است. او همچنین می­ داند که با اینکه دانش ­آموزان دانش را می ­سازند اما خود آنها نیز به وسیله دانش ساخته می­ شوند.

همچنین فرصت­هایی برای دانش­ آموزان ایجاد می­ کند تا دانش خود را جهت تحلیل و پاسخ گفتن به مشکلات واقعی جهان به کار گیرند. او می­ خواهد دانش ­آموزان این نکته را بدانند که استعدادهایی که به آنها عطا شده در درجه­ ی اول برای خدمت به اجتماع و تنها در درجه دوم برای نفع شخصی خودشان می ­باشد. تمرین دانش ­آموزان برای به­ کارگیری دانش، پیوسته با تذکراتی همراه خواهد بود، مثل این مورد: دانش مسئولیت می ­آورد.

نتیجه ­گیری

            همان اندازه که تسلط علمی بر دانش اهمیت دارد، ماهیت اخلاقی یادگیری نیز چه در پرورش و رشد موفقیت­ آمیز خویشتن و چه در بازسازی جهان خویش اهمیت دارد. آنچه مدنظر ما است این است که هیچ یک از ابعاد یادگیری، چه بعد علمی آن و چه ماهیت اخلاقی آن را نمی­ توان بدون دیگری به کار گرفت. از آنجا که تدریس و یادگیری فعالیت­هایی اخلاقی هستند لذا سرپرستی، ویژگی­های اخلاقی آنها را نشان می ­دهد. سرپرستی می­ بایست آرمان­های اخلاقی موجود در تدریس را پشتیبانی و تقویت کند.

منبع

توماس جی سرجیوانی،رابرت جی  استارات، (1393)،سرپرستی و نظارت آموزشی: ترجمه عبدالمحمد طاهری، محمد شعبانی. تهران: آوای نور،فصل 4

 

خلاصه ای فصل اول کتاب سرپرستی ونطارت آموزشی (از توماس سرجیوانی )...
ما را در سایت خلاصه ای فصل اول کتاب سرپرستی ونطارت آموزشی (از توماس سرجیوانی ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahanz بازدید : 103 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 18:45